همیشه آرزو آهسته می میرد
 
زمین ِ گندم و شالی ولی یک لحظه می سوزد!
 
نفس یک آن می لرزد ....
 
بهار عاشقی یک عمر می رقصد
 
همیشه یک دعا یک باره می خندد!
 
"دلت یک بار می لرزد"
 
تن تنها ، گناه آلود ، امید عفو می بندد ...
 
چه قدر آوارگی ناگاه می آید؟!!
 
زن آواره و تنها ولی یک نان می خواهد!!!
 
میان آن همه آهستگی ، پیوستگی
 
یک موج می سازد!
 
همیشه حادثه تنها به یكتایی می نازد
 
همیشه آسمان آهسته می بارد
 
"همیشه یک همیشه هست تورا تنها نمی ذارد"