شاید حرفی برای همیشه ...
براي عزيزترين فرستاده آسمانها
براي همه بغض هاي بي اراده من
براي هق هق شبهاي تنهايي
تقديم به بارانی ترین
دوشيزه چهارشنبه هاي عشق و انتظار ...
++++++++++++
بغض ، اشک ،آه ،
کاغذ،سپیدی،شمع،باران،
عشق،قلم،احساس،فاصله ...
پاسی از شب گذشته است این کلمات هستند
که در ذهنم در تلاطم اند
در تاریکی به نقطه نامعلومی خیره میشوم
بغض میکنم!
اشک میریزم
آه می کشم
سپیدی کاغذ هست که مرا به خود فرا می خواند
شمعی میدرانم
باران حکایت عشق من است
و احساسم قلم به دست از فاصله ها میگوید ...
*****
دریغا دریغ!
نگفتمت ؟
نگفتمت بی بی باران ؟
نگفتمت صدای مسافر خسته ؟
آآآآآآ ی ی ی ی ی از ستاره دیگر
نگفتمت ؟
نگفتم باران که ببارد راهمان جدا می شود
من به این سو تو به آن سو
زندگی یعنی همین!
شرم می کنم از جاده هایی که
شریک بغض و اشک هایم بودند
شرم میکنم از خودم
شرم میکنم از تو
پروانه ای را میمانم
که اسیر تارهای سرنوشت شده ام
آه ... چه تقلای عبثی ...!
+++++++
اشک و بغض که قصه تازه ای نیست
قصه من از دل شکسته است
قصه من از احساسی بود که یک شب فرو ریخت
دوستی ای که به چالش کشیده شد
عشقی بود که به درد انجامید
دردی که مرا ذره ذره خورد ، نابود کرد
و تو را تا اوج تکامل پیش برد
تا تولد یک پروانه...
تا خواندن یک سهره ...
++++++
حواس برایم نمانده است!
راستی سلام!
سلام بی بی باران ، سلام عشق اولین، سلام ...
سلامی به زیبایی طلوع خورشید هشتم آذرماه!
برایت مینویسم از آن سوی مرزهای روشنایی
کلمات را دوست دارم وقتی از تو بگویند
مثلا وقتی بگویم قلم احساسم به توست
که بر سپیدی کاغذ هجوم می آورد
بگویم شمع یاد شمعی می افتم
که مثل دوستی پاکمان می سوزد ...
بگویم اشک یاد هق هق شبانه امان می افتم
اصلا چرا دروغ!
بگویم باران یاد بوسه بازی زیر باران
یاد گر گرفتن لبانمان
یاد قدم زدن کنار دریاچه آبی خیال می افتم!
شاید بوی که گل باران خورده دلت بود که مرا دست سرنوشت به سویت کوچاند عبور از من به تو ...
+++++++++
عاشقانه میپرستمت
قبول میکنم که رفته ای
قبول میکنم سهم من نبوده ای
قبول میکنم لایقت نبوده ام
باش!
قبول میکنم که میروی
قبول میکنم شکست خورده ام
قبول میکنم ...
اما بدان همیشه عاشقانه دوستت خواهم داشت
از همین کویر خشک
با همین دل شکسته ام
روزهای آبی ات را آرزو میکنم
دوست دارم بدانی که
خوشبختی و خوشحالی ات
دعای هر شب من است
برو عزیزم
ولی سلام مرا به آن افق های بی من برسان
به سایه های تنهایی ات
به عشق و دوست داشتن
سلام مرا به ثانیه های تنهایی ات برسان
نترس دیگر حتی سایه ام هم آزارت نخواهد داد
از من بد نگو برای عروسک های اتاقت
یکبار بخاطر من دروغ بگو
بگو خوب بود
بگو ساده بود
بگو عاشق بود
نه نه
بگو عاشقم بود
شرم نکن
بگو مهربان بود
بگو وفادار بود
بگو ...