از طرف کسی که دوست داشتنی ترین شبهایم را رقم زد....سون!!
تو یادت هست روزی به من یک برگ دادی
و من با خنده گفتم چه برگ زرد و شادی
شدم یک لحظه جاری در میان بوی آن برگ
اگر گفتی چه چیزی نوشتم روی آن برگ
نوشتم :
عشق یعنی به برگی دل سپردن
خود پاییز گشتن ولی هرگز نمردن
+ نوشته شده در پنجشنبه ۲۶ مهر ۱۳۸۶ ساعت 12:48 توسط M.A.Y.A
|